محل تبلیغات شما

بحث حق سقط جنین و یا ممنوعیت آن در بسیاری از جوامع بحث داغی است بخصوص از آن جهت که مخالفان و موافقان جدی و دو آتیشه از هر دو طرف دارد. فارغ از آنکه نگارنده خود به کدام طرف تمایل دارد یا اصولا چه چیزی را درست می داند (که به شخصه معتقدم من در جایگاه تصمیم گیری برای زندگی دیگر انسانها نیستم) اجازه دهید نگاهی به مباحث مطروحه در این موافقتها و مخالفتها داشته باشیم.

1.موضوع اول: حق
جملات ساده ای مثل زن حق دارد برای بدن خود تصمیم گیری کند» یا ما حق نداریم جان بچه را بگیریم» جملاتی رایج در مباحث موافقان سقط جنین یا مخالفان آن است. اما آنچه سوال است این است که این حق از کجا می آید؟
در واقع منشاً این حق چیست؟ سه حالت برای منشاء حق قابل تصور است. اول الهی، دوم مردم یا جامعه و سوم حاکم (که معمولا تلفیقی از دو مورد دیگر است). در مورد اول منشاء و تعریف کننده حق مشخص است. اکثر افراد دین دار و مذهبی معتقدند در نهایت این خدا است که خیر و شر را تعریف و حق را مشخص کرده است. با چنین تصوری حداقل در برداشت رایج از ادیان مهم دنیا سقط جنین حق شمرده نشده و در واقع منع شده است. بسیاری از مخالفان دو آتیشه سقط جنین (در هر شرایطی) نیز عموماً با استناد بر عقاید دینی با آن مخالف هستند که البته اصرار بر آن به نوعی امکان بحث علمی و اجتماعی در مورد سقط را غیر ممکن می داند. 
اما در شکل اجتماعی در واقع حق از تصمیم و اراده جمع تعریف می شود. در این شرایط این جامعه است که تصمیم میگیرد چه چیزی حق و چه چیزی ناحق و خلاف است.  اگر قائل بر تعریف حق توسط جامعه (خرد جمعی) باشیم قاعدتاً نبایستی مطلق در مورد حق سقط یا ناحق بودن آن حکم دهیم و این موکول به تصمیم اجتماع است. بنابراین اگر جامعه و قانون (بر مبنای تصمیم جمع) نظر به ناحق بودن و ممنوعیت سقط جنین داشت دیگر اصرار بر حق سقط جنین چندان معنایی ندارد. البته گاهی می گویند جامعه حق ندارد در این موضوع تصمیم بگیرد.

2. موضوع دوم: تصمیم گیری بر بدن زن یا بر زندگی انسان
یکی از مغلطه های رایج در بین موافقین حق سقط جنین ادعای این است که ما حق نداریم برای بدن ن تصمیم گیری کنیم! حقیقت این است که در بحث حقوقی و بین قانون گذاران اراده ای برای تصمیم گیری برای بدن ن در این موضوع نیست بلکه بحث درباره حق جنین و شکل انسانی میهمان در بدن مادر  است. در واقع مخالفت با سقط جنین مخالفت با حق تسلط زن بر بدنش نیست بلکه مخالفت با تضیع حقوق جنین به عنوان موجودی زنده است. در قوانین گاهی برای همان جنین هم حقوقی مثل دیه در نظر گرفته می شود و یا حقوقی برای پدر قانونی او در نظر گرفته می شود. در واقع اینجا محفوظ بودن حق زندگی برای آن جنین است (حال با توجه به اینکه از چه زمانی از شکل گیری برایشان چنین حقوقی در نظر گرفته شود). 
اما بحث دیگر این است که آیا جنین جزئی از بدن مادر است یا خیر. قطعاً جنین میهمان مادر است و از لحاظ پزشکی جزئی از اندام او نیست. همچنین چه چیزی تعریف یک انسان است؟ فرق جنینی نه ماهه که مدعی هستند بخشی از بدن مادر و بدون حقوق انسانی است با دقایقی بعد از آنکه از رحم خارج شود چیست؟ یا چگونه جنینی که در هفت ماهگی (و دو ماه قبل از زایمان طبیعی) با سزارین از بدن مادر خارج می شود دارای حقوق انسانی می شود؟ 
وابسته بودن یا ناتوانی جنین از زندگی مستقل میتواند حق نابودی او را توسط میزبانش را ایجاد کند؟ مثلا مادر فردی معلول یا فردی که به دلیل بیماری یا تصادف توانایی زندگی مستقل را از دست داده میتواند با همین توجیه زندگی او را پایان دهد؟


3.موضوع سوم: یک حق فردی یا اجتماعی
همانطور که اشاره شده یکی از استدلالهای موافقین سقط، حق زن برای بدن خود و یا حق زن برای تصمیم گیری در مورد زندگی جنین است. در واقع تصمیم گیری در مورد سقط جنین را یک انتخاب شخصی می دانند که حتی به دولت هم ربط ندارد. اما آیا زنی میتواند بدون هیچگونه خدمات پزشکی و دخالت بیرونی جنین داخل شکمش را نابود کند؟ آیا ما میتوانیم به نزد دکتر یا بیمارستان برویم و بگوییم قسمتی از بدن ما را بدون آنکه بیماری خاصی داشته باشیم با رعایت مسائل پزشکی از بدنمان جدا کن؟ یا از سیستم پزشکی بخواهیم در هر سن دلخواهی جان ما را بگیرد؟ و صرفاً دلیلمان این باشد که بدن خودمان است! 
حقیقت این است که در سقط جنین جایگاه مراکز پزشکی و خدمات پزشکی بسیار مهم است و در واقع بخشی از مباحث حقوقی سقط جنین  در ارتباط با حق دکتر یا مراکز درمانی در پایان دادن به زندگی یک جنین و شرایط آن  است. در نظر بگیرد که این بحث همچنین ریشه در اخلاق پزشکی نیز دارد. چه چیزی باعث می شود که یک دکتر بدون عذاب وجدان دارو یا پروسه پایان بارداری را مثلا در سه ماه اول بارداری تجویز کند اما در ماه چهارم چنین نکند؟ یا تصور کنید در برخی کشورها خدمات پزشکی رایگان یا تحت بیمه دولت و از مالیات مردم است آیا فردی میتواند به دلیل اهمال در کنترل بارداری یا صرفا تصمیم شخصی چنین هزینه ای به جامعه تحمیل کند؟ مثلا بگوید نمی خواهد در زمان رابطه به فکر کنترل بارداری باشیم اگر باردار هم شدم با هزینه دولت و در رایگان آنرا سقط میکنم!
موارد دیگری نیز قابل ذکر است. بطور مثال آیا اگر صرفا بارداری و زندگی جنین مربوط به بدن زن و تصمیم زن است  پدر این جنین در این میان نقش و حقوقی ندارد؟ آیا او نمی تواند مخالف سقط جنین (و یا خواستار آن) باشد؟ 
شاید اگر هر یک از ما تنها در جایی زندگی می کردیم قانون بی معنا و حق همان چیزی بود که ما میخواستیم اما قانون در مورد جامعه و تعریف حقوق شهروندان در جامعه است.

4.موضوع چهارم: حقوق فرد
آیا ما حق داریم رنجی طولانی و ابدی را برای فردی متصور شویم؟ فرض کنید بارداری از طریق و یا رابطه نادرست با محارم باشد. آیا ما حق داریم زندگی آتی فرد را که احتمالاً هرگز در ایجاد این شرایط مقصر نبوده است و در واقع قربانی این شرایط است را صرفا با اصرار بر مخالفت با هرگونه سقط تحت تاثیر قرار دهیم؟ شاید بتوان گفت سقط جنین راهی برای انصراف دلخواه از بارداری یا اشتباه در کنترل بارداری در رابطه نیست اما آیا راهی برای پایان یک درد روانی هم نیست؟ آیا ما این حق را داریم که با اصرار بر عدم سقط جنین، آبرو و حتی زندگی مادر را (مثلا به دلیل بی آبرویی بین افراد خانواده) به خطر بیاندازیم؟

5.موضوع پنجم: حقوق جنین
به نظر میرسد یکی از موارد قابل بحث در بین همه طرفین موافق و مخالف سقط جنین  زمانی است که برای جنین ماهیتی انسانی تصویر می شود. چه آنها که معتقدند چه زمانی در جنین قلب شکل می گیرد یا آنکه که معتقدند جنین دارای روح می شود. چه از دید پزشکی و چه دید دینی به نظر میرسد این زمان میتواند تعیین کننده شرایطی برای حق سقط باشد. طبیعتاً در اینجا دیگر بحث حق تسلط یا تصمیم گیری زن بر بدنش وارد نیست چرا که از زمانی به بعد این حق تصمیم گیری شخصی از او سلب می شود. در بسیاری از کشورها قوانین بر مبنای این زمان تعیین شده است و بطور مثال در بسیاری از کشورهای اروپایی سقط بر مبنای تصمیم شخصی تنها در سه ماه اول مجاز است. (در برخی کشورهای پیشرفته حتی تا سه ماه سوم هم مجاز است) و حتی در کشورهای مذهبی تر حداقل از دید پزشکان سقط در شرایط خاص و زیر سه یا چهار ماهگی راحتتر صورت میگیرد (در فقه شیعه زمان دمیدن روح در بدن جنین چهار ماهگی است). 

در آخر به نظر میرسد موضوع سقط جنین فراتر از صرف رای افراد به موافق یا مخالف بودن نیازمند بررسی در ابعاد حقوقی، پزشکی، روانشناختی و اجتماعی در هر جامعه ای است. خوشبختانه بسیاری از خردمندان جامعه ضمن نگاه بر حقوق جنین و زندگی اون نگاهی نیز بر شرایط مادر دارند و به نظر میرسد زمانی که جنین دارای ماهیت انسانی می شود نیز قابل بحث است تا بتوان در نهایت به تصمیمی درست برای جنین، مادر و جامعه و تعیین فرد یا نهاد تصمیم گیر در این زمینه رسید.

یک روش ساده برای کاهش سواستفاده از اطلاعات کارتهای بانکی

خط فارسی، آنچه باید باشد

رمزارز بومی ، آیا تجربه تلخ موسسات مالی و اعتباری تکراری خواهد شد؟

جنین ,حق ,سقط ,تصمیم ,زندگی ,جامعه ,سقط جنین ,می شود ,تصمیم گیری ,است که ,در واقع

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها